سلام دوستای گل وناناز خودمامروز روز خیلی خسته کننده ای بود اخه می دونین از صبح کلاس داشتم اولا که یه کوچولو مونده بود که از سرویس جا بمونم بعدش متوجه شدم که کتابمو جا گذاشتم !خوب به سلامتی وارد کلاس که شدم متوجه شدم چند نفری از دوستام که تعدادشون هم کم نبود رفتن صفا سیتی
وقتی به گوشیم نگاه کردم دیدم اون طفلی یا اس دادن گوشیم رو سایلنت بوده خوب همش ضد حال پشت ضدحال دیگه برم به قول نی نی دسته شدم
تا بعدن بایییییییییییییییییییییییی
سلام وبلاگ به نظر میاد باید خیلی لطیف باشه تو اینده به منم سر بزن و خوشحال میشم تبادل لینک کنیم اگه خواستی با هام تماس بگیر و نظرت در مورد وبلاگم برام مهمه